آخرین بروز رسانی قیمت ها 1403/11/01 دوشنبه
سبد خرید
(46 )

تابلو ورق روکش طلا طرح مقصود تویی
Maghsood Toei


کد محصول: 10007743
  • سایز 30*30
  • به همراه جعبه و شناسنامه
آخرین بروز رسانی قیمت دوشنبه 1403/11/01
گروه بندی : تابلو شعر
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ارسال سریع برای تهران و کرج
1,500,000
مشاهده سبد خرید

معرفی تابلو ورق روکش طلا طرح مقصود تویی

شعر "مقصود تویی" از شیخ بهایی، از بزرگان ادبیات و عرفان ایران، است که نمادی از عشق الهی و وحدت وجود را به زیبایی بیان می کند. شیخ بهایی، که از جمله اولین اندیشمندانی بود که به ترجیح تجربه شخصی و عینی در پژوهش عرفانی داد، با شعرهایش این مفهوم را به شیوه ای شاعرانه و فلسفی بیان کرد.

این شعر به طور کلی یک بیت از مثنوی "بیتی نیست در آن مقصود تویی" است که به مفهومی عمیق از وحدت و عشق الهی اشاره دارد. این بیت، بیان می کند که در همه چیز، در هر ذره ای از وجود، مقصود و هدف نهایی، الهی و خداوند است. این شعر به وجودیت الهی در هرچیز اشاره دارد و معتقد است که در پشت پدیده ها و ظواهر دنیا، حضور الهی وجود دارد.

متن کامل شعر : 

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه

ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه

 

رفتم به در صومعه عابد و زاهد

دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

در میکده رهبانم و در صومعه عابد

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار

زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه گه یار

حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

او خانه همی جوید و من صاحب خانه

هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو

هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

در میکده و دیر که جانانه تویی تو

مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید

پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید

یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه

عاقل به قوانین خرد راه تو پوید

دیوانه برون از همه آئین تو جوید

تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید

هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

بیچاره بهایی که دلش زار غم توست

هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست

امید وی از عاطفت دم به دم توست

تقصیر "خیالی" به امید کرم توست

یعنی که گنه را به از این نیست بهانه